دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

دریچه زرد. اسماعیل وفا یغمائی

افتاب خواهد دمید

افتاب خواهد دمید

مردم. ایران و طبیعت ایران در خطرند

. فراموش نکنیم کورش نماد آغاز تاریخ واقعی ایران در مقابل تاریخ جعلی آخوند و مذهب ساخته است. کورش نماد هویت واقعی ایرانی در دور دست تاریخ است. گرامی اش داریم.بیاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم :در شرایط بسیار خطیر کنونی در گام نخست و در حکومت ملایان و مذهب مجموع جامعه انسانی ایران،تمامیت ارضی ایران،و طبیعت ایران در سراسر ایران در تهاجم و نکبت حکومت آخوندها در خطر است. اختلافات را به کناری بگذاریم، نیروهایمان را در نخستین گام در راستای نجات این سه مجموعه هم جهت کنیم و به خطر اصلی بیندیشیم .

این است جهان ما در این لحظه

این است جهان ما در این لحظه
روی تابلو کلیک کنید

کرونا وزمین ما

کرونا وزمین ما
روی تصویر کلیک منید

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی

در گذرگاه تاریخ ایران. اسماعیل وفا یغمائی
تاریخ دوران باستانی ایران

۱۳۹۳ آبان ۱۱, یکشنبه

نه دیدگاه و نوشته. ایرج مصداقی

*آنچه پشت پرده اعدام ریحانه گذشت در گفتگو با ایرج مصداقی(فیلم)
*شورای ملی‌ مقاومت گذشته و آینده‌ی آن در گفتگو با ایرج مصداقی(فیلم)
 *پروژه‌ی «شهید‌سازی» از مرتضی سربندی مأمور اطلاعاتی و مسئول آموزش گارد پرواز سپاه پاسداران ایرج مصداقی
______________________________________________
عملیات مروراید مجاهدین در بهار ۱۳۷۰ کردکشی یا دخالت سپاه‌پاسداران در عراق؟ 

 -------------------------------------------------------

* ۳۰ خرداد چگونه رخ داد، آیا ۳۰ خرداد اجتناب‌ناپذیر بود؟ مسئولیت آن با کیست(فیلم)

*مجاهدین خلق، داعش، «انقلابیون عراقی»، «عشایر انقلابی»، بدون شرح.این است، داستان امروز عراق در مناطق سنی نشین و سقوط سریع یكی بعد از دیگری شهرها بدست عشایر انقلابی عراق. مردمی كه از دیكتاتوری مالكی و دخالت های رژیم ولایت فقیه به ستوه آمده اند وخواهان یك نظام ضد دیكتاتوری هستند ....راستی هفته گذشته كدام تحلیلگر و یا پیشگوی تحولات سیاسی می‌توانست، بگوید كه هفته بعد، چه اتفاقی در عراق خواهد افتاد ؟...........ادامه 
تشابه احکام «داعش»‌گونه‌ی خمینی برای کشتار نظامیان و زندان سیاسی در مرداد ۶۷  ایرج مصداقی
در حکم قتل‌عام زندانیان سیاسی، خمینی دستور تشکیل هیئت‌های
کشتار در زندان‌های سراسر کشور را می‌دهد و بر اعدام کلیه‌ی   ادامه‌ی مطلب...______________________________ نگاهی دوباره به دیدگاههای هفت سال پیش ایرج مصداقی پیرامون
احتمال حمله‌‌نظامی، تحریم اقتصادی، بحران‌هسته‌ای و ...  .هفت‌سال و نیم پیش در گفتگو با سایت گزارشگران به پرسش‌های این سایت پیرامون   ادامه‌ی مطلب..._________________________________________________ 
 به مناسبت درگذشت امام جمعه شمیرانات: حجت‌الاسلام محسن دعاگو، امام جمعه، بازجو، شکنجه‌گر و فرمانده کمیته  .امام جمعه و جماعت رژیم به منظور ایجاد رعب و وحشت در جامعه و گرفتن خواب از چشمان و   ادامه‌ی مطلب...

۵۴ نظر:

دریچه زرد گفت...

جنابان غفور، سکولار و اف 16 کامنتهایتان قابل انتشار نیست . میتوانید بگوئید سانسور شده. میتوانید نقد بفرمائید ولی از به سخره گرفتن افراد چیزی عاید نمیشود. ممنون

ثریا ریگی گفت...

بسیار کار خوبی کردید. نباید کامنتهای افرادی را که فقط علاقه دارند توهین بکنند بگذارین

ناشناس گفت...

از مرده شور
معمولا کسانی را باید نقد کرد که ,,سابقه روشنی ,, داشته باشند. کسی که توان و تاب تحمل برای پاسخگویی به نوشته جات خود را نیز ندارد, یقیننا قابل نقد نیست. سوال اساسی همچنان پابرجاست: ,, از آن کتاب نه زیستن و نه مرگ ,, بویژه صفحات 70 الی 80 چه خبر؟
درضمن از حال و احوال و شیوه های پاسخگویی حضرتش بخوبی میتوان فهمید که در چه بستری رشد و نمو کرده. بالاخره تاثیرات ,, اکبر خوش کوش ,, و تیم ,, ضربت اوین ,, است که مخاطب خود را ,, انگل و پارازیت ,, و سپس ,, جد و مادر و پدر ,, طرف را به زیر فحش و رکیک ترین الفاظ می گیرد.
عاقلان فهمند!

ناشناس گفت...

فامیل دور
مرده شور عزیز راستی از رهبر عقیدتی چه خبر میگند رفته توی چاه برای غیبت صغرا ولی از صغرا گذشت شد کبرا
اگر زنده اس بهش سلام برسونید بگید همه ما منتظرش هستیم اگر مرده که هیچ واقعا هیچ رفت که رفت ولی نامردی کرد بی خبر رفت
برای شادی روح رهبر عقیدتی 50 تا صلبات و نه صلوات

ناشناس گفت...

مرده شورت رو ببرن. اسمت رو گذاشتی مرده شور اونوقت از این میگی که طرف تو چه بستری رشد کرده. خیلی پر رویی.

فرزاد

ناشناس گفت...

جناب مرده شور،شما یک جانبه به قاضی رفته اید و راضی برگشته اید. اگر نقد ها با اسم و رسم مشخص و نه با این اسمهای مستعار متعدد و طی مقاله و یادداشت مجزا صورت بگیرد، باز ممکن است به همه آنها جواب داد. ولی وقتی نامربوط نویسان زیر اسم مستعار فراوان هستند و بعضی هم مثل آن آیوب شغال آبادی مثل ماشین چاپ کامنت های پر از چرت و پرت بیرون می دهد، لابد می پذیرید که جواب دادن به این مهملات چقدر می تواند وقت گیر و کسل کننده باشد.
نظاره گر

فرقان گفت...

کاملا درست است! افرادی که سابقه روشنی دارند باید نقد کرد. برای همین هم دستگاه عقیدتی به کسانی که هوا را دارند فرموده که نقد رهبر و بانو خط سرخ است و بهیچوجه قابل پذیرش نیست. رهبر سالهاست که پاسخگو نیست، یعنی که پاسخی ندارند و برای همین هم با تمام توان تهاجم صد در صد و بند از بند جدا کردن سرلوحه تشکیلات و پیروان نایب بر حق آقا امام زمان گردیده است.
عاقلان خیلی خوب می قهمند! مرده شور زبان نفهم ها را ببرند!
آقای مصداقی درود بر شما و بر قلمتان. زنده باشید.

ناشناس گفت...


مصداقی ایراد گرفته که چرا زیر مقالاتش درباره رژیم چیزی نمی نویسم.
دلیلش این است که به نظرم مصداقی برای رد گم کنی و هم برای آرامش وجدان گاه گاهی چیزهایی در حد کبریت بی خطر تبریز در باره رژیمی که رسوای خاص و عام است می نویسد.
مشکل من اما افشای رژیم نیست مشکل من کسی است که با دستهای لرزانش ماسک ضد رژیم نوشتن را برصورت زده تا چهره واقعی خود را از خود و از پیرامون خود پنهان نگاه دارد.
حسین ع

ناشناس گفت...

ببینید مصداقی راجع به یک جنایتکار و بازجو و آخوند نوشته است. بیش از همه به مرده شور و اف ۱۶ و دیگر نوکران رهبری عقیدتی فشار آمده است. مصداقی همین دیروز گفت این ها انگل و پارازیت هستند. همین دیروز گفت این‌ها در مورد مقالات علیه رژیم نظر نمی‌دهند. حالا نگاه کنید چطوری سعی می‌کنن رژیم رو از زیر ضرب در ببرن. آیا مرده شور انگل و پارازیت نیست؟

یک اشرف نشان سابق

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: من از شما سئوال می کنم که اگر از روی دلسوزی و اصلاح امور دست به این کار زده اید ، پس چرا این همه نفرت از نوشته و صحبت های شما می بارد؟ آنچه که به روشنی از رفتار شما استنباط می شود دشمنی و کینه توزی وحشتناکی است و بس. به جرات می توانم بگویم که در حد مسعود دلیلی . چرا این را می گویم ؟ از روی دروغهایتان و نیز از عصبیتی که به خرج می دهید .این عصبیت را چگونه می شود فهمید ؟ روشن است . نگاهی به مقالات و کامنت ها بیاندازید مثلا همین آنتی ایوب و نظاره گر . خوب این وضع از ناحیه چه کسانی است؟ من قبلا هم گفتم که نویسندگان آن حدود شصت نفر به اینجا سر می زنند و نمی نشینند زل بزنند و ما را تماشا کنند. یک نمونه از دروغ پردازی ها. ملاحظه کنید که به قول شما ممد داعشی ، حاج ممد، کربلایی ممد، ممد خل و چل، ممد فحاش و از این قبیل القاب ، آقای محمد اقبال لفظ فاحشه را برای خواهرش به روشنی و یا تلویحی، نگفته و در کمال حیرت دیدم که مصداقی نیز همین حرف را زده و بر این عقیده هستم که او آگاهانه این حرف را زده و از روی اشتباه نبوده است. او درمقاله ناصر میناچی مشمول «فامیل الدنگ»‌ نشد گفت" محمد اقبال زشتی‌ای نبود که بر علیه خواهرانش به خرج ندهد. علاوه بر این که خواهرش عاطفه را فاحشه خواند." خوب شما ببینید که چرا دیگران با شما همراهی نکردند . همین است دیگر . می بینند که دروغگو هستید و صادق نیستید. بعد لفظ مزدور با جیره و بی جیره و مواجب را به شما می زنند. در این جا هم ملاحظه کنید که لفظ فامیل الدنگ راکه مجاهدین در اشرف برای آدمهایی که رژیم به آنجا برده بود و به عبارت دیگر برای طبالان و صناجان و دهل نوازان! که همراه با انواع و اقسام سازهای زهی و سازهای کوبه ای با چند صد بلندگو، می آمدند پشت در شهر اشرف و چیزی در حدود ناقابل دو سال وقت و بی وقت و شب و روز عربده می کشیدند، به کار می بردند و نه کسان دیگر. اما آقا این ترکیب را از قول مجاهدین ، تعمیم داده است. در نوشته های شما از این گونه نا درستی ها بسیار است.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: نظاره گر از این فحش ها چه نصیب شما می شود ؟ من یک سئوال از تو کردم . لطفا نظاره گر، خواهشأ بیا مردانگی کن و با فرض اینکه مبارزه از اساس درست بوده و به قول مصداقی چند سال پیش، تمام افتخار ما این می توانست و می تواند باشد که هرگز دست از مبارزه نکشیدیم و تن به مصالحه ندادیم، بگو که تو اگر رهبر بودی و قرار بود که پنج هزار نفر را در آن محیط خاص رهبری کنی ، چه می کردی؟ من چند بار در انجا مطرح کردم ولی هیچ کس وارد این مطلب نشد. می دانی تمام این اتهامات و تشکیک ها در همان محیط و همان سالها بوده است . عرض می کنم که قهرمان برای ما ده نفر آدم بی ضرر و بی خطر پشت لپ تاپ نشین بخشنامه ای صادر کرد و نوشته او را با آن همه مواد می توانستی در این سایت و آن سایت ببینی. می توانستی ببینی که منظور، محدود کردن کامنت گذاران و کامنت ها است . عرض من این است که در همین جا هم که خطری نیست و خبری نیست بایستی قوانینی داشته باشد . تو بیا و بگو که چطور آن جمعیت را در آن پادگان نظامی هدایت می کردی؟ من البته می دانم که در هیچ موقعیتی ، هیچ کدام از شما ها حتی دو نفر را تحت نظارت خود نداشته اید و به طور طبیعی درکی واقعی و عینی از این مسئله ندارید.

احمد رضا.ص گفت...

حسین
اولا مصداقی اگه میخاست رد گم کنه مثل رهبر تو رد گم میکرد ثانیا چند خروار افشاگری مصداقی رو نمیبینی و میگی گاهی؟ پس خاک بر سرت بعدش مگه رهبر عقیدتی کارش جز افشاگری و زن گرفتن چیز دیگه هست حالا خدا بابای مصداقی رو بیامرزه که فقط افشا میکنه پس بازم خاک تو اون سرت

دریچه زرد گفت...

مرده شور گرامی
به دلیل سیخ زدنهای تکراری و شخصی به اقای مصداقی و به دلیل اینکه بارها ماجرای تکراری گروههای ضربت و... را نوشته اید از درج کامنت سرکار معذوریم با پوزش و موفق باشید

منصور لرستانی گفت...

اقای یغمائی شما هم سانسور چی شدی بعد غفور، سکولار و اف 16حالا نوبت مرده شور شده که سانسورش کنی این کار خیلی اشتباه است بگذارید همه حرفشان را بزنند

ناشناس گفت...

مصداقی گفت که این‌ها پارازیت و انگل هستند. مطلب او راجع به بازجو و شکنجه گر و امام جمعه رژیم است. مرتیکه دبنگ ایوب از محمد اقبال می‌گوید. مرتیکه پست خجالت بکش. کامنت را گذاشتن که راجع به مقاله اظهار نظر کنی. انگل و پارازیت پیش تو ارزش داره

آنتی ایوب

ناشناس گفت...

ایوب دو آتشه خواستم به سوال شما به نظاره گر جواب بدهم.اگر من رهبر عقیدتی بودم تمام مردان و زنان را از هم جدا می کردم و خروس تمام زنها می شدم ومی گفتم رهبر عقیدتی هستم و تمام زنهای عالم در حریم من و مال من و برای من است/ اگر رهبر عقیدتی بودم با عملیات جاری که همان تفتیش عقاید است همه رزمندان را به جان هم می انداختم وبا تف و اب دهان و فحش های ناموسی تا تن واحد شوند/ اگر من رهبر عقیدتی می شدم پمپ بنزین ها را زنانه و مردانه می کردم و می گفتم از صبح تا ظهر برای برادان و از ظهر تا شب برای خواهران/ اگر رهبر عقیدتی می شدم اتوبوس ها را زنانه و مردانه می کردم یک اتوبوس برای زنان و یک اتوبوس برای برادران/ اگر رهبر عقیدتی می شدم به همه منتقدین و جدا شدگان مارک نفوذی و مزدوری می چسپاندم تا جرات شاخ و شانه کشیدن نداشته باشند/ اگر رهبر عقیدتی بودم همه زنها را دور خود جمع می کردم تا قر رهائی بدهند و من لذت ببرم و بقیه هم بروند یا به جان هم بیفتند و یا خود ارضائی کنند / اگر رهبر عقدتی می شدم زن دوست جون جونی خودم را می بردم و رئیس جمهور بوته زارهای دشت اشرف می کردم ایوب جان اگر خواستید تا بیشتر براتون بنویسم شاید کمی از ان مخ یخ زده منجمدت آب شود وبه خود آید . حداقل آزاده نیستید آدم باش ایوب جان آدم.طرفدار رهبر عقیدتی فراری

ناشناس گفت...

‍کسانی که سمت سوی نظرات مربوط به این مقاله را به سمت دیگری غیر از محکومیت شکنجه و شکنجه‌گر و آدمکش و جانی بردند، همانطور که آقای مصداقی ذکر کردند آبشخور مشترک با اصحاب ولایت دارند. همین مقاله و واکنش‌های اصحاب رجوی نشانگر دقت نظر و درستی تحلیل آقای مصداقی است.

مروستی

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: ناشناس ، این لوس بازی یعنی چه؟ من می گویم که این حرف های تو به فرض درست. بیا و تو برنامه خود را برای اداره چنان جایی ارائه بده. بیشتر ایرادات به اداره و سازمان آنجا بر می گردد. در کامنتی گفته بودم برای نمونه ، من خودم با شدت بیشتری چنین جلساتی را برگزار می کردم . زیرا که چنین جلساتی را از زاویه روانشناختی می بینم که ظاهرا به گو ش شما نخورده و فکر می کنید که برای اعتراف گیری انجام می شده است. این حرفهایی که می زنی ، صحت ندارد که اگر داشت به قول یکی از همین آدمهای لیبرتی ، نیم ساعته گروه ما از هم می پاشید. او نوشته بود که چطور چنین حرفی می زنند و مسئله به این سادگی را نمی فهمند.

ناشناس گفت...

محسن امیر اصلانی را کشتند حالا باز هم مسعود رجوی تنها امید این ملت در بند را تضعیف کنید. وای بر سنگدلان وای بر شما وای
ایرانی

رها گفت...

آقای مصداقی پایگاه شاهزاده رضا پهلوی را در ایران نادیده نگیر. که خیلی از امثال من بریده از مجاهدین حتی به او دل بسته ایم

ناشناس گفت...

پدرم عزیزم نازنینم قربونت برم نگرون نباش هرکی ما رو از دست این آخوندهای پدر سگ بیشرف سگ مصب وچچچچچچه نجات بده ما مخلصشیم می خاد رجوی باشه میخاد شازده رضا باشه میخاد ابولحسن باشه یا ابوالحسین والله مخلصشیم ما اینجا تو این مملکت پدرمون از دس این دیوثا در اومده شما تو خارج نمیدونین با هم اختلاف نکنین نوکرتونیم فقط ایرونی باشه ما مخلصشیم این ملاها خیلی جاکشن والله
ایرونی که پدرش در اومده

داود گفت...

منصور لرستانی، لطف کن همین توصیه ای‌ که به آقای یغمائی کردید که نظرات را سانسور نکنند و بگذارند همه حرفهایشان را بزنند به خانم و آقای رجوی بکنید که بگذارند منتقدین و مخالفین حرفشان را بزنند و توهین و تهدید و لجن مال کردن را کنار بگذارند!! اگر صداقت داری همین توصیه را به رجوی هم بکن. باشه پسر خوب افرین

بریده از مجاهدین گفت...

آقای ایرونی که پدرش در اومده

مجاهدین دست کمی از این رژیم داعشی ندارند. مجاهدین به قدرت برسند ایران جای زندگی نیست. آخوند کرواتی و عمامه ای دو روی یک سکه اند. اینها لعنت شده خدایی هستند. نفرین مردم مظلوم این قماش را گرفته که ایران را به این روز انداختند. عمامه بسرها هم به سزای اعمالشون خواهند رسید.

آقا فضول گفت...

میگم که این آقای مصداقی به راستی باورش شده که تحلیل گر و وقایع نگار شده بابا جان کپی چسبان نوشته های دیگران که در دنیای امروز پر است کاری که شورای ملی مقاومت هم با کپی اطلاعیه های قبلی انجام میدهد.حالا رفتی در آرشیو نوشته هایت حقانیت گفته هایی که مربوط به دیگران بوده است و تو به اسم خودت کرده ای را ثابت میکنی

ناشناس گفت...

آقا فضول میشه بگی مصداقی نظر کی رو کپی چسبان کرده. لطفا منبع شو را برای ما بذار.

فضول شناس

ابولی گفت...

سایت آفتابه دارها ارزش پاسخ ندارد تمام مسئله اینه که اینا دارن خودشونو جر میدن که یک چیزی علیه مصداقی گیر بیارن و این شخصم بهونه است یکی میخوان علیه مصداقی بنویسن یکیم آقای نوری علا اینقده بنویسن که مسته شن کی میخونه؟

احمد رضا.ص گفت...

ولشون کن بذار بنویسن این سایت افتابه دار رو که واز میکنی گوله گوله اینجا و اونجاش نشستن و مقاله...دن یکی از یکی دیگه گنده تر ولی کی میخونه شمام اینجا ننویسین مردمو گمراه کنین

ناشناس گفت...

آقای ایرانی آن مطلبی که در سایت آفتابه داران در مورد تقی زاده آمده است، چه ربطی به شیوه نفوذ وزارت اطلاعات دارد؟ ظاهرا ایشان گرایشش بیشتر متمایل به رضا پهلوی است. از این گذشته وقتی این همه رسانه که از آن اسم برده شده از تقی زاده به عنوان کارشناس مسائل خاورمیانه و... مطلب درج کرده یا مصاحبه کرده اند، چرا درج مطلب از او در پژواک ایران سندی بر نفوذ وزارت اطلاعات از جناب شما و آن عوضی های عربده کش آفتابه دار رهبر عقیدتی شمرده می شود؟ پژواک ایران هم اگر از و مطلبی درج کرده به همان دلیل کارشناس شناخته شدن او در رسانه های مختلف بوده است و مضافا باید اضافه کنم که عضو حزب رستاخیز یا ایران نوین بودن در زمان شاه، نفی درجه کارشناسی در موضوعی را نمی کند. یک عضو سابق ایران نوین می تواند کارشناس اقتصادی یا کارشناس امور نفتی باشد همچنان که نظراتش می تواند مورد نقد رد یا قبول تایید هرکسی قرار بگیرد. نفس کار رسانه ای این است. البته یک سایت جهت دار سیاسی مثل پژواک ایران، این حق را دارد که بنابر دیدگاهها و انتخاب خود،هر مطلبی را از هرکسی نزند و یا هر مطلبی را از کسی که مطالبی از او درج می کند، نزد. حرف شما و سایت آفتابه داران، حرف نامربوط و اتهام زنی ابلهانه ایست.
نظاره گر

یک اشرفی و تیفی سابق گفت...

درود بر تقی روزبه. رضا شاه دوم هزار بار ازامام غایب مترفی تر و دموکرت تر است ایدئولوزی گندیده رهب عقیدتی بسا بسا از ایدئولوژی شاهنشاهی مستبد تر است

رها گفت...

یک اشرفی، همه تاریخ این افراد و خودت و دیگران را که جمع کنی بقدر شاهنشاهان بخصوص دوران معاصر مانند رضا خان آدم و مرد و کارگر ملی نبودند. برو دهنت را آب بکش بعد در مورد شاهان ایران دوست حرف بزن. چهار تا کلمه حرف مفت از امثال رجوی یاد گرفتید و دائم تکرار میکنید. رها

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: آنچه که همه در آن با هم موافق هستند این است که داعش از چند ده نفر در سوریه شروع شد که از نقاط مختلف دنیا گرد هم آمده بودند و کم کم نیروی خود را از مردم عادی گرفت . مصیبتها و تبعیض‌ها و سرکوب‌هایی که در باره مردم در طول این سالها اعمال کرده بودند به بغضی هولناک تبدیل شده بود که با دیدن همان چند نفر داعشی ترکید و شد آنچه که دیدیم . هم اکنون تعداد آنها یعنی همان مردم عادی به جان آمده از ظلم و ناامنی به دهها هزار نفر می رسد . شما دیدید که بدون کوچکترین مقاومتی ، شهر ها یکی بعد از دیگری سقوط می کردند و نیز می کنند . آنچه که آقای مصداقی در باره بغداد می گوید هنوز تمام نشده و پروسه ای است که در حال جریان است . اگر کوبانی به دست آنها بیافتد ، آنها بسیار قوی تر شده و احتمال سقوط بغداد بسیار قوت می گیرد. چرا سقوط می کند؟ روشن است زیرا مردم هم اکنون از انتقامی که داعش دارد می گیرد خوشحال و راضی هستند و در آن زمان هم با آنها همسو خواهند بود به مانند موصل. هم اکنون نیزدر نزدیکی بغداد از سمت غرب در حدود دو کیلومتری آن، جنگ سختی در جریان است. در اینکه این انقلاب است شکی نیست . حال چه باید کرد که گروهی ارتجاعی با شعر و شعار های عدالت طلبانه مردم را فریب داده و آن را به بیراهه می کشند؟

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: نکته ای را که قبلا نیز مطرح کردم این بود که بسیاری از داستانهای جنایتکارانه ای که در باره داعش می گویند واقعیت ندارد و دروغ محض است . سایت پژواک که در جمع آوری دروغها سر از پا نمی شناخت به مانند تخریب کلیسای هزار و هشتصد ساله که در هیچ کجای عالم چنین کلیسایی با این قدمت وجود ندارد ، سر انجام خود در یکی از نوشته ها مطرح کرد که بسیاری از این اتهامات خلاف واقع است. یکی از این مزخرفات وقیحانه ، بیشرمانه در باره دختر صدام بود که می گفت حاضر است در اختیار داعش ها باشد .ملاحظه کنید که با چه به اصطلاح انسانهایی روبرو هستیم . دختر صدام بگوید که حاضر به یک نوع تن فروشی است . آنهم آن زنی که مدام صحبت از انتقام گیری می کند و اهل جنگ است. شما باید بروید در گوگل و جستجو کنید و بعد متوجه می شوید که همه اخباری که به نقل از اشپیگل آنلاین که در باره او ست ،صحبت از انتقام گیری و جنگ است و اثری از جهاد نکاح نیست .
روشن است وقتی شصت کشور دست به دست هم داده که داعش و شورشیان یعنی مردم را از بین ببرند ، در ابتدا زمینه را با این شکل و به کمک عمله خود آماده می کنند .دیگر از دروغها فروش زنان است که که باید به دنبال بازار آن بگردید . نگردید زیرا که من گشتم. چرا که اگر آدرس مقصدی را بدهند بایستی دیگران هم بر صحت فروش زنان گواهی دهند . ولی آن عمله که گفتم فکر اینجا را نیز کرده و می گویند که حدود دوازده دلار در میان خودشان خرید و فروش می کنند!

ناشناس گفت...

فامیل دور
با درود به اقای مصداقی عزیز
مطلب مجاهدین خلق و داعش واقعیتی هست که نه از زبان اقای مصداقی بلکه از زبان مجاهدین خلق نقل شده است اقای مصداقی فقط در این مطلب ائینه را از گرد و خاک پاک کرده اند تا همین مجاهدین خلق که دوست ندارند خودشان را در ائینه شفاف ببینند نگاه کنند و خجالت بکشند و دروغ نگویند
از اینها گذشته نکته قابل توجه و با اهمیت از نظر اینجانب این است که من خیلی خلاصه مینویسم
پس از سقوط صدام حسین همه چیز مهیا برای خروج از اشرف بود تمام کادرهای سازمان از مریم رجوی گرفته تا پائین ترین کادر ها موافق خروج از عراق بودند اما فقط و فقط یک نفر با ان مخالفت کرد یعنی خود خود رهبر عقیدتی اری این مجنون یعنی خود مسعود رجوی گفت باید در اشرف و عراق بمانیم چرا ؟
خیلی خلاصه میگویم رهبر عقیدتی بدلیل ارتباطات گسترده با عناصر صدامی که در دوران صدام داشت و بعد از صدام هم ادامه داشت و گفتگوهای پشت پرده این روزهای انقلاب عشایر انقلابی را پیش بینی کرده بودند رجوی برای چنین روزی منتظر بود و ان را از پیش میدانست وبه خیال خودش با انقلاب عشایر انقلابی که در فلوجه و رمادی تجمع داشتند دوباره حاکمیت پدر خوانده اش باز میگردد هم پیمانی عناصر باقیمانده از صدام حسین با داعشیون برای بدست گرفتن حاکمیت عراق در مغز پوک این کوتوله رهبر نیز سازمان را بر ان داشت که بگوید تسخیر موصل و حرکت عشایر انقلابی به سوی بغداد برای تسخیر حاکمیت توسط توده های مردم عراق شکل گرفته و نیروهای انقلابی فرماندهی انرا بر عهده دارند اما دیری نپائید که همین عشایر انقلابی در سایت های مجاهدین خلق مثل کوه یخ اب شد و دیگر هیچ اثری از انها نیست .
نکته قابل توجه مسعود رجوی سالها برای چنین روزی حرکت عشایر انقلابی (داعشیون و صدامیون)برنامه ریزی کرده بود که باز هم تحلیل این مردک پوچ از اب در امد
رهبر عقیدتی ابلهی بیش نیست که بدرد خرمن کوفتن هم نمی خورد چه برسد به رهبری یک مبارزه انقلابی برای مردم ایران او خائن ومزدوری بیش نیست که میتواند به هر کس و ناکسی خود را بفروشد
نتیجه گیری
بزرگترین قفل برای مبارزات ازادیخواهانه مردم ایران را میتوانم در یک چیز خلاصه کنم و انهم نقش بی بدلیل سازمان مجاهدین خلق بعنوان قفل بزرگ مبارزات مردم ایران است و به صراحت میگویم بدون عبور از این سازمان خائن بعنوان قفل بزرگ مباززات مردم ایران تصور رهائی ایران از چنگال اخوندها و ملاهای جنایتکار بن بست است از نظر من باید نیروهای ازادیخواه چه درخارج ایران و چه در داخل ایران باید دست در دست یکدیگر از این مانع بزرگ عبور کنند و با تشکیل جنبشی فراگیر و رنگین کمان راه رهائی میهنمان را فراهم کنند

ناشناس گفت...

آقای ایوب نظام آبادی ! سوال و استدلال شما مشابه استدلال تمام خونریزان و مستبدان و توجیه گران اعمال آنهاست . استالین و یا کاسە لیسان و توجیه گران او هم می توانند بپرسند : اگر شما جای او بودید ، با آن همە مشکل ، با آن همە توطئە امپریالیزم ، با آن همە جاسوس ، با آن همە بحران چکار می کردید ؟ آیا کار بهتری انجام می دادید ؟ خمینی و کاسە لیسان او هم می توانند همین استدلال را بکنند . الآن خامنە ای و مزدورانش نمی توانند بگویند : اگر کس دیگری جای او بود ، با آن همە تحریم ، با آن همە دشمن ، با آن همە مشکلات مگر می توانست بهتر رهبری کند؟ آقای عزیز ! این استدلال و طرز فکر بوی گندش می آید . رهبران را نقد می کنند با در نظر گرفتن همەی شرایط آنها . جنایت و خیانت توجیه بردار نیست . خودت هم این را می دانی . نمی دانم در خلوت خود چطور با خودت کنار می آیی...
لقمان

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: یکی از نکاتی که هست این است که کسانی به عنوان منتقد می نویسند و فعالیت می کنند . به ظاهر می خواهند وانمود کنند که حسن نیت دارند و دلسوز کسانی اند که در محاصره قرار گرفته اند. ولی از دستشان در می رود و گاهی هر چه از دهانشان در می آید نثار همان مجاهدین زنده می کنند به مانند آنکه حتی یک انسان آزاده در میان آنها یافت نمی شود و اصحاب کهفی اند و بیشعور ، نفهم و بی تربیت که تف انداختن برروی صورت دیگران کاری عادی برای آنان است. انواع و اقسام این الفاظ که می توانید به نوشته ها و صحبت های آنها رجوع کنید و پیدا کنید. و بعد که آنها اعتراض می کنند، خود را جمع و جور می کنند و ناگهان به مجاهدین مرده متوسل می شوند که بعله ما عاشق این ها هستیم. پشتمان به این ها گرم است . بحث بر سر برخوردی منصفانه و عالمانه با هر جریان اجتماعی و هر پدیده انسانی است . این رفتار شما به این می ماند که گریبان میرزا کوچک خان را در کتابهای تاریخی بچسبند و بگویند اینکه سر انجام پیروز نشدی و از آن جنبش برای تو همین یک نفر هوشنگ و آنهم آلمانی برای تو مانده و نیز خودت نیز به روزی افتاده ای که از میان برف توان راه رفتن نداری و او را هم که گذاشته ای بر روی کولت و بکش بکش می کنی و این نتیجه رفتار و موضع گیری های توست. خوب ، این دروغ است ،دهها عامل دست به دست هم دادند و کار به آنجا کشید. پدیده های انسانی مولتی فاکتور است و نه مونوفاکتو. ولی شما همه را رها کرده اید و چسبیده اید به یک نفر و گویی که همه رباتند و اصلا خود شما بارها همین را در باره آنها گفته اید که با آدمهایی بی اراده طرف هستیم که دیگران سرنوشت آنها را رقم می زنند.از زور اشتیاق برای انتقام گیری به دروغ گویی های پی در پی می افتید و این دروغ است و همه می دانند که مجاهدین همین ها هستند که هستند و می بینید . اجازه دهید که یکی از این دروغها را از سوی آقای مصداقی برای شما بیاورم. ایشان در ارتباط با ماجرای مسعود دلیلی می گوید كه ”مجاهدين بعد از يك روز به نيروهاي عراقي اجازه ورود به اشرف “ داده اند". مردم ، من از شما سئوال می کنم که باقی مجاهدین خسته و مجروح و بی سلاح توان این را داشتند که برای دیگران تعیین تکلیف کنند ؟ آنهم برای کسانی که شهر اشرف را در اختیار داشتند و مسلح بودند؟ مردم ، تو را به خدا به عقل خود رجوع کنید .من اگر بنشینم و دروغها را فهرست کنم که سر به صدها می زند. حال من می پرسم که آیا به چنین نیرویی می‌توان اعتماد کرد؟ آیا این مواضع قبل از هر چیز نشاندهنده‌ی زوال شخصیتی یک جریان سیاسی و چشم‌بستن بر وجدان و شرافت اخلاقی نیست؟

ناشناس گفت...

ایوب وقیح‌آبادی مگر تو نمی گفتی یک سند نشون بدین مجاهدین برای سقوط بغداد خوشحالی کردن. مرتیکه وقیح بی حیثیت این همه مدرک و سند. برو خجالت بکش. حالا چاک دهنت رو باز کن و بگو من بعنوان بیطرف. مرده شور بیطرفیت رو ببره. حالا همونطور که جنایات رهبرت رو انکار می‌کنی مال داعش رو هم بکن. بی وجدان دم از اخلاق هم میزنه.

آنتی ایوب

ناشناس گفت...

ایوب زرآبادی رهبرت میگفت که تو موصل داعش نیست. می گفت مزدوران رژیم می خوان پیروزی انقلابیون و عشایر رو به نام داعش کنن. حالا تو پاچه ورمالیده میگه داعش داره انقلاب می‌کنه.

بر جد و آباد هرچه پر و وقیحه لعنت

آنتی ایوب

ناشناس گفت...

آقای نظام آبادی شما از یک انقلاب ارتجاعی به قول خودتان حمایت نموده و شایسته حمایت معرفی می نمایید؟

ننگ آور است آن‌چه شما به آن همت گماشته ایید. سکوت پیشه نمایید. حمایت از سیاست های سازمان متبوعتان نباید شما را به این درجه از سقوط انسانی بکشاند.

یک خواننده سایت

ناشناس گفت...

سمندر
فاکت و نمونه ای که نفرات لیبرتی چگونه بصورت غیر مستقیم رهبر عقیدتی و بانو را زیر علامت سوال میبرند این مقاله در سایت افتابه داران گذاشته شده است و بزودی هم غیب میشود من فقط قسمتی از نوشته فردی به نام محمدرضا قاسم زاده تحت مقاله تی تی ال را می اورم
با هم انرا بخوانیم
تا جانيكه من از قوانين غربي ميدانم آنها به خيلي از قوانيني كه حالت جهان شمولي بخودش گرفته وفادارند في المثل كشتيي كه در حال غرق شدن است آخرين نفري كه بايستي نجات پيدا كند ناخداي كشتي ست، چه بسا كه در اخبار چند وقت پيش حالا نميدانم ايتاليا بود و يا جاي ديگر ناخدا خودش را زودتر از مسافران نجات داده بود كه بدرستي بازداشت و محاكمه اش كردند، در مثل نيز مناقشه نيست و از آنجائيكه ما اهل ليبرتي در اين كشتي طوفان زده عراق سرنشينان كشتي بوديم و هستيم واين جماعت نيز كشتيبان ما، اميدوارم روزي جوابگو باشند، به اميد آنروز
ایا غیر از این است که این دوست عزیز نوشته حرفش کاملا درست است

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: خواننده ،شما می گویی که آقای نظام آبادی شما از یک انقلاب ارتجاعی به قول خودتان حمایت نموده و شایسته حمایت معرفی می نمایید؟ این بسیار برایم جالب است که اصلا چنین منظوری نداشتم. من مسئله ای که با کامنت گذاران محترمی به مانند آنتی ایوب تا کنون داشته ام این بود که بابا هر چیزی را با تمام وجوه گوناگون آن باید دید. مدام می گویند که ما بر این باور بودیم که سازمان مجاهدین از آسمان که سوراخ شده افتاده زمین ولی حالا شاهدیم که می گویند بد تر از این سازمان و نابکارتر از اینها در عالم وجود ندارد. می بینی حالا از آن طرف پشت بام افتاده اند. یک نمونه برای تو بگویم . خانمی در اینجا از چه گوارا مدام تعریف و تمجید می کرد. تصویری که از او ارائه می داد یک انقلابی تمام عیار و در عین حال یک قدیس به تمام معنا بود که نشان می داد مطالعه که هیچ بلکه اصلا فیلم او را هم ندیده بود.خواننده ، صحبت از داعش که می کنم اولا حرف من است و به کسی ربطی ندارد. در ثانی ، شما وقتی همین جریان را می بینید ، یک وجه انسانی از جانب تقریبا تمامی آنها که مردم عادی اند وجود دارد و آن شورش بر علیه ظلم است . اکثریت آنها مردم به جان آمده از ظلم حکومت هستند ، مگرآنکه این را به مانند تمامی روزنامه ها و مطبوعات انکار کنی. مگر انقلاب ایران یک پارچه بود ؟ مگر فریب عده ای حقه باز را در عین حال پشت سر خود نداشت؟ در ضمن ، من نمی فهمم وقتی از انقلاب می گوییم یعنی اینکه حرکت مثبتی قرار است صورت گیرد؟ مثالی برای تو می زنم . می گویند که داعش به استان انبار حمله کرده و تا حدودی نیز پیش رفته است. بعد آنچه که می بینی ، همه اش حمله و توهین و تحقیر نسبت به شورشیان وقهرمانی و از خود گذشتگی از سوی دیگر است. آیا این برخوردی علمی و بی طرفانه است؟ بعد طوری جلوه می دهند که گویی شورشیان با کردها که سنی اند ، دشمنی دارند. کسی هست که بگوید اگر استان انبار را در اختیار خود بگیرند ، بخشی از ترکیه و نیز بخشی از اطراف بغداد را نیز در تصرف خود دارند و از آنجا می توانند که با توپ و موشک دقیق اهدافی را در بغداد بزنند؟ مثالی دیگر، با آمدن طالبان ما با وجهی از وحشی گری خصوصا نسبت به زنها مواجه شدیم ، ولی آیا می توانیم که نکاتی را انکار کنیم به مانند اینکه کسی خشخاش نمی کاشت و یا امنیتی بی نظیر در آن پنج سال را شاهد بودیم؟ و یا اینکه در مقابل تهدیدات مقامات آمریکایی که می بایستی بن لادن را تحویل دهید و گرنه سقوط می کنید ، ملا عمر جواب داد که ما انسانیم و چنین رفتار زشتی و خیانتی از من و ما سر نمی زند حتی اگر به سقوط ما منجر شود. حالا اگر می خواهی مرا به طرفداری از ملا عمر نیز متهم کن.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: سمندر، من چند بار مطرح کرده ام که هر پدیده ای را بایستی در شرایط خاص خود و یا بافت زمانی ، مکانی و نیز بافت زبانی آن بر رسی کرد. برای مثال ، کسی ناگهانی نمی پرد تو و بگوید که شانه ام شکست. در واقع شما وقتی می توانید بفهمید که او منظورش چیست که جملات قبل و بعد او را نیز بشنوید و در نظر بگیرید. تمامی جملات اینچنین هستند . به هر حال ، آنچه که گفتید خارج از بافت زبانی است و به شدت تحریف شده. داستان چیز دیگری بوده و شما داستان را کنار گذاشته و پای دو نفر دیگر را وسط کشیده اید. آیا واقعا با خواند ن تمامی نوشته ذهن آدم به دو رهبر آنها کشیده می شود؟ حال خواهید دید که این نوشته که در سایتهای دیگر نیز آمده ، کنار گذاشته نخواهد شد. این را هم بدانید که اگر آن دو نفر در میان افراد ساکن لیبرتی بودند وضع به مراتب بد تر می شد و شاید امکان حل و یا خروج افراد تماما منتفی می شد.

نظر دهنده گفت...

اولاً بگویم که به کار بردن کلمات و اصطلاحات زننده و موهن در حق «ایوب» و هر کس دیگر تا زمانی که او این کار را نمی کند خیلی کار زشتی است.
ثانیاً من گرچه «نظر دهنده» امضا می کنم اهل زیاد نظر دادن و زیاد نظر خواندن نیستم.
ثالثاً چند روز پیش در جای دیگری در مورد یکی از نظر های ایوب چیزی نوشته بودم که جواب مناسبی نگرفت.
ایوب نوشته بود «این داعش فقط سه هزار نفر بوده وهست». به این حساب قسمت بزرگ این ده ها هزار نفری که در کنار داعش می جنگند «همان عشایر انقلابی» و بقیه «انقلابیون» مورد نظر مجاهدین هستند.
در همین صفحه، ایوب می نویسد که داعش در سوریه به وجود آمده است. اما ادعای او درست نیست. نام داعش قبلاً «دولت اسلامی عراق» بود و در عراق فعالیت می کرد، و بعد ها شد «دولت اسلامی عراق و شام».
این را اضافه کنم که هر قدر هم ایوب ارتباط خود را با مجاهدین و هماهنگ کردن نظر هایی که می نویسد با مجاهدین را تکذیب کند با نگاه به بعضی نظر های گذشته او شکی در نادرست بودن تکذیبی که می کند وجود ندارد.
با احترام

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: نظر دهنده ، ممنون از لطف و شعور تو، تا آنجا که به من برمی گردد ، آنقدر امثال این آدمها را دیده ام که ککم هم نمی گزد. راستش را بخواهی نه از تعریف دیگران در محیط های کار به اندازه سر سوزن خوشم می آید و نه از توهین دیگران به اندازه سر سوزنی ناراحت می شوم که هر دو به یک اندازه حرف بیخودی است.

نظر دهنده گفت...

آقای «ایوب»، در رد آنچه من در مورد «عشایر انقلابی» و »انقلابیون» از نظر مجاهدین نوشتم چیزی در نظر خود ننوشتند.
آیا این به این معناست که ایشان می پذیرند که قسمت بزرگی از همراهان و همرزمان داعش که در حال حاضر مشغول جنگ و اشغال مناطق مختلفند همان هایی هستند که سازمان مجاهدین بار ها آن ها را انقلابی و مترقی معرفی کرده است؟

محمد گفت...

با سلام
آقای مصداقی در یکی از صحبتهایشان اشاره کرده اند که اینها اصلا اهل کتاب خواندن و تفکر نیستند. روشنفکری برای اینها فحش محسوب می شود. دوستان گرامی وقت ارزشمندتان را صرف پاسخگویی به اراجیف هواداران نادان و مزدوران آگاه آنان نکنید. کافی است که همه در راه روشنفکر شدن خود و دیگران قدم برداریم. اینها به اقتضای قانونمندی طبیعت فسیل شده و از بین خواهند رفت و عبرت تاریخ ایران و جهان خواهند شد. بزرگترین دشمن این جماعت قلیل امروزی که نامش فرقه رجوی (و نه سازمان مجاهدین که به اینها هیچ دخلی ندارد) خودشانند. آنها را به حال خودشان بگذارید. بهتر است وقتمان را صرف موارد ارزشمندتری نماییم. مدتهاست که با پوست و گوشتم درک کرده ام که صحبت با اینها به منظور اقناعشان و برگشتن از انحرافشان تنها و تنها وقت طلبی و بزرگترین مانع آزادی و آزادی خواهی است. به عبارت دقیقتر آب در هاون کوبیدن است. اگر وقتی هم صرف این قبیله نادان می کنید باید برای آگاه شدن نسل جوان و جلوگیری از شکل گیری اینگونه جریانات در آینده باشد. باید جنبه روشنگری داشته باشد. وگرنه از قدیم گفته اند نرود میخ آهنی بر سنگ. ضمنا آقای ایوب آدم سرکار که کامنت دیگران را نمی خواند و در جواب آنها کامنت نمی گذارد. چه از نظر مذهبی (حرام است) و چه غیر مذهبی پول درآوردن به این شیوه صحیح نیست. سر کار باید کارهای مربوط به سازمانتان را پیش ببرید. اینکه از کجا فهمیدم سرکار مطلب می گذارین از اینکه تمام 24 ساعت شبانه روز شما مطلب داری. برای مشکل کم خوابی یا بی خوابی هم به دکتر روانشناس مراجه کن عزیز. مگر اینکه چند تا یا چند ده تا ایوب داریم که تقسیم کار کرده اید.

ایوب نظام آبادی گفت...

سلام: محمد ، آیا به راستی فکر می کنی که این جار و جنجال برای بهبود وضعیت و یا به راه راست آوردن آنهاست؟ فکر نمی کنم . شما ها به نظر من به خون آنها تشنه اید و اگر اینطور نبود ، هر چه که به دستتان می رسید جمع آوری نمی کردید و فقط به مواردی که به نظرتان نادرست می رسیده ، می پرداختید نه اینکه هر حرفی که هر خاله زنکی زده جمع آوری کنیدو بگویید که این است یک تحقیق علمی .راستی ، فرق شما با مسعود دلیلی چیست؟ نفرتی که در نوشته و رفتار و میمیک صورت شما مشاهده می شود حاکی از انتقام جویی در حد مسعود دلیلی است. یکی از آدمهای لیبرتی به نام بابك رهنورد می گوید که "وظيفه اينها در خارج كشور اين است كه برخلاف دغدغه همه ايرانيان كه سرنگوني حكومت آخوندي مسئله شان است، مسئله اينها يك تا يك ميليونشان اين است كه مجاهدين را سرنگون كنند و يك تئوري عجيب دارند كه مي گويند ما از نظام هم نيستيم. ولي برخلاف سنت رايج سياسي موجود دنيا كه اول بايد نظام حاكم سرنگون شود و بعد به اپوزيسيون آن پرداخت ما اول با همه امكانات خودمان و با سواره و پياده مان از چپ و راست مانند جد عقيدتي مان شيطان، بر مجاهدين مي تازيم و آنها را سرنگون مي كنيم و بعد مي نشينيم فكر مي كنيم كه كار بعدي ما چيست البته در هم انديشي با برادران وزارت اطلاعات".

محمد گفت...

با سلام
خداوند همه بیماران آشفته و متناقض راشفا دهد.

ناشناس گفت...

به قبر پدرت مرتیکه پدر سوخته تو چطوری میمک صورت کامنت گذارها رو می‌بینی. شارلاطان وقیح.

تو و بابک رهنورد غلط کردید باهم. کلاش پست فطرت حالا از رهبرت یاد گرفتی که منتقدین مجاهدین رو تشنه به خون بخونی. بی طرف هم هستی. ارواح عمه‌ات

آنتی ایوب

ناشناس گفت...

یادم رفت بنویسم مرتیکه مگه تو نمی‌گفتی مجاهدین کی و کجا در مورد سقوط بغداد خوشحالی کردن. من چند تا لینک گذاشتم. حالا مصداقی مقالات مسئولانشو رو گذاشته. پست فطرت به جایی این که بگی غلط کردم حالا تازه دوقورت و نیمت باقیه و حالا مصداقی و دیگران شدند تشنه بخون؟

مرتیکه وقیح

آنتی ایوب

ایوب نظام آبادی: گفت...

سلام: آنتی ایوب ، من گفتم که طرفداری مجاهدین از داعش دروغ است و نه از سقوط بغداد. از سقوط بغداد و سرنگونی مشتی ارازل و اوباش و جانوران نیمه وحشی ، معلوم است چه کسانی خوشحال نمی شوند؟ آنتی ایوب ، قرار است رای بگیریم برای اخراج من و یا ماندن من . خودت را آماده کن برای ماندن من در اینجا. تو بایستی به من رای دهی.

ناشناس گفت...

گفتم که تو خیلی پر رویی . مرتیکه مگر مردم بیکارن بیان نظر بدن تو مسخره باشی یا نباشی. تو هم مثل رهبرت متوهمی. و فکر میکنی فکر و ذکر همه مردم به توست.

برو خجالت بکش. اگر ذره‌ای شرافت در تو بود دمب‌ات رو می‌گذاشتی رو کولت می رفت

آنتی ایوب

توضیح دریچه زرد گفت...

می توانید در باره تمام مطالب نظر دهید. در هر نظر مشخص خواهد شد که مربوط به کدام مقاله است

ناشناس گفت...

اقاى مصداقى عزيز من خودم در عمليات مرواريد شركت داشتم اين كه رژيم تلاش داشت در اشفته بازار عراق دنبال لقمه اى چرب باشد امر طبيعى است رژيم تلاش داشت در صورت امكان يك جاى پاى نظامى در منطقه كرد نشين عراق داشته باشد اما نكته را كه من ميخواهم بدان اشاره كنم واكنش وسياست مجاهدين در قبال اين جريان است وظيفه اصلى مجاهدين دراين زمينه اتخاذ يك تاكتيك تدافعى وعمليات پدافندى در منطقه عمومى قرارگاه اشرف بود كه به صورت استقرار در منطقه دفاعى كوههاى حمرين در شرق اشرف وكنترل جاده اصلى كركوك به بغداد سد حمرين وجاده اصلى خانقين به بغداد در حد مواصلاتى مقداديه كمربندى بعقوبه ونهايتاء منطقه عمومى خالص بود اين منطقى ترين شيوه براى دفاع از اشرف بود ولى ما چكار كرديم ؟ به بهانه دفاع از اشرف عمق جبهه را تا خانقين ارتفاعات مرواريد منطقه كرد نشين كبلار سليمان بك كفرى نقاط مرزى خسروى منظريه امتداد دايم ؟ چونكه در ان موقعيت سپاه دوم عراق كه منطقه استقرار وپدافندى ان مرزهاى كردستان مركزى بود به كويت منتقل شده ودولت عراق دراين منطقه هيچ نيروى دفاعى نداشت ومجاهدين مسؤوليتها دفاع از اين منطقه را به عهده گرفتند استقرار مجاهدين در ارتفاعات مرواريد صرفاء دفاع ا ومحافظت از قرارگاه قوات ال ذوالفقار در دامنه هاى غربى مرواريد كه يكى از بزرگترين قرارگاههاى لجستيكى و پشتيبانى منطقه بودواگر بدست أكراد ميفتاد به لحاظ لجستيكى موقعيت بهترى پيدا ميكردند بود حتى قبل از استقرار در اين مناطق محسن نيكنامى كه در ان زمان أفسر اطلاعات محور ما بود وبراى توجيه اين عمليات صحبت ميكرد صريحاء تاكيد داشت كه وظيفه مادفاع از شمال عراق وجلو گلى از حركت نيروهاى كرد به سمت. بغداد وتسلط به منطقه كردستان مركزى است

ناشناس گفت...

اگر اینجا کسی مدرک اثبات هویت نخواهد، شاید ذکر یک سوال بیهوده نباشد و آقای مصداقی بتواند به آن جواب بدهد !

سوال> مجاهدین به این عملیات مروارید میگویند، اما اینکه رژیم هم به این عملیات مروارید میگوید جای تعجب است!!!! توضیح دوستان شاید بد نباشد ؟؟؟؟ آیا عکس این سنگ قبر ها از هنر های فوتوشاپی مجاهدین نیست؟

من خودم در این عملیات بوده ام. و حتی یک پاسدار یا سرباز از رژیم مشاهده نکرده ام. تاکید میکنم حتی یک نفر!!!

در مورد کرد کشی هم متاسفانه نیز باید بگویم حد اقل در حمله به شهر کلار محور ۱۰ به فرماندهی حمیده شاهرخی شهر کلار را زیر آتش کاتیوشا گرفتند. فرمانده توپخانه هم حمید یوسفی از محور ۱۰ بود. ۳ موشک انداز کاتیوشا با ۱۲۰ موشک را به سمت شهر کلار پرتاب کردند.

فرشید